آغازین سخن
حافظ/ غزل شماره ???
یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب
آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود
معنی واژگانی صهبا ، چیزی جز شراب نیست ؛ همان شراب که با آمدنش غم را از پیاله های وجود آدمی محو می کند ؛ و اما اینبار این صهبا ، صهبایی است غم آلود. صهبایی که با همه ی شرابگونه بودنش ، دیگر غم زدا نیست، که غم زاست. شاید مسخره باشد ، در دنیای پر از لودگی ها و طنزپردازیهای تلخ و شیرین ، دیگر از غم سخن گفتن. اما مگر همیشه باید چون دنیا و دنیاییان بود؟
چرا غم نه ؟ با آن همه شیرینی وجودیش. این بار قصد بر این دارم تا با ساقی به هم سازم و به غم دیگر نتازم که بسازم ؛ به قول شمس شوریده جان :
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد